آیلین خانومآیلین خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

گل پونه ی دشت امیدم آیلین بانو

اولین واکسن

1394/8/11 10:22
نویسنده : مامان رویا
447 بازدید
اشتراک گذاری

روز دوشنبه یازده آبان نود و چهار منو مامان رویا و خاله جون زینب باهم رفتیم واکسن دوماهگیمو زدم . البته هشتم آبان باید میرفتیم واسه واکسن ،متاسفانه اون روز جمعه بود و از طرفی فقط روزای دوشنبه و چهارشنبه نی نیا رو واکسن میزدن ماهم مجبور بودیم یازدهم بریم .....خیلی شلوغ بود خسته متنظر ولی بالاخره نوبتمون شد ماما به ماماجون گفتش که دخملتون خوب وزن گرفته و خیلی خوب هم قد کشیده بس که مامان جونم بهم میرسهمحبت قدم شصت و یک و وزنم هم پنج کیلو و ششصد بود.و اما واکسن.......ترسو  

وقتی میخواستن واکسنمو بزنن خواب بودم ماما بینیمو گرفت منم دیگه نفسم بالا نمیومد بیدال شدم ، واکسنمو که زد بعد از چند ثانیه درد رو حس کردم یهو صدای جیغم تموم نی نیا رو وحشت زده کرد مامان جون سریع منو بغل کرد و برد بیرون بعد از چند دقیقه آروم شدم خدارو شکر اون روز تب نکردم آخه مامان جونم یه حوله داغ گذاشت رو پام و قطره استامینوفن بهم داد....بعدش هم خوب خوب شدم چشمک......اینم عکسام .....

پسندها (2)

نظرات (0)