آیلین خانومآیلین خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

گل پونه ی دشت امیدم آیلین بانو

حلقه ی گوشواره

1394/8/19 22:50
نویسنده : مامان رویا
605 بازدید
اشتراک گذاری

در حال حاضر در سن دو ماه و دو هفته گی هستم... دیروز عصر باباجون به اصرار مامان جون واسه من نوبت دکتر گرفت تا گوشامو سوراخ کنن و بتونم  گوشواله خوشتل بندازمبوس....عزیز جون واسه تولدم  گوشواره خریده بود ، عمو اسدالله هم بازم واسم گوشواره خریده بودن... از اونجایی که همه به مامان و بابا میگفتن دخملی شما شبیه پسراس مامان جون بدش میومد دوست داشت گوشواره بندازم تا کسی دیگه نگه فرشته ی مامان بابا پسرهدلخور .....امروز عصر یعنی روز سه شنبه ساعت هفت و نیم نوبت دکترم بود ..مطب دکتر خلوت بود..مامان رویا اصلا دلش نمیومد گریه مو ببینه منو داد دست آقای دکتر و خانمشون... بعد از کلی جیغ و گریه بالاخره گوشواره اولیه تو گوشم رفتگریه ولی امان از دل مامان جووووون ... اشک چشماش خشک نمیشد بس که گریه کردغمگین ...باباجونمم خیلی غصه مو خورد وبابت جیغ و گریه هام کلی ناراحت بود غمگین هی به مامان رویا میگفت حالا واجب بود گوششو سوراخ کنیم...دلخور .ولی عوضش خوشگل شدمو شکل دخملونه به خودم گرفتمزیبابوس... دکتر گفته بود بعد از دوهفته خوب خوب میشه و میشه گوشواره ی طلا بندازه....مبارکم باشهبوس...

 

 

اینم گوشواره ای که عزیزجونم واسم خریده بود،دستش درد نکنهبوس

 

 


اینم گوشواره ای که عمو جون اسدالله خریده بود دستش درد نکنهبوس

 

 


 اینم عکس زمانی که گوشواره اولیه رفت گوشم

 

 

 

 

پسندها (7)

نظرات (8)

jafar chanani
20 مرداد 95 12:47
سلام زیباترین روزها رو براش و برای خانواده اش آرزو دارم
مامان رویا
پاسخ
مرسی
بابا حمید
2 شهریور 95 12:57
سلام آبجی رویا گل ومهربونم ظهر شما بخیر وخوشی باشه ممنون از لطف ومحبتت آبجی گلم که بهمون سر زدید با افتخار لینکتون میکنم شماهم دوست داشتین لینکمون کنید و بازهم بهمون سر بزنید خوشحال میشیم از طرفم آیلین جان را ببوسید هفته خوبی برای شما و خانواده گلتون آرزومندم ماناو برقرار باشی آبجی گلم ............................................. ﻣﺎ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﻮﺏ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺧﻮﺑﺘﺮﯾﻦ ﻫﺎ ﺭﻫﺎ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ! ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮﺏ، ﻫﻤﺎﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻭ ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﺑﺮﯾﺪﯼ ﯾﺎﺩﺵ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﯽ … ﺧﻮﺏ ﻫﻤﺎﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻢ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺍﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺩﻭﺯﺩ ﺗﺎ ﺗﻮ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻧﯽ … ﻫﻤﺎﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺣﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﺪ ﻭ ﺗﻮ ﺳﺮﺳﺮﯼ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯽ ﺧﻮﺑﻢ … ﺧﻮﺏ ﻫﻤﺎﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﯽ ﻣﻨﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺗﺶ ﺭﺍ ﺧﺮﺝ ﺗﻮ ﻭ ﺷﺎﺩﻣﺎﻧﯽ ﺍﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ … ﮐﺠﺎ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻋﺠﻠﻪ؟ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺩﺭﻧﮓ ﮐﻦ، ﺧﻮﺏِ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﻧﻤﯿﺒﯿﻨﯽ؟ ﺧﻮﺏ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ.... ............................................ گاهی زندگی سخت است و گاهی ما سخت ترش می کنیم ... گاهی آرامش داریم، خودمون خرابش می کنیم ... گاهی خیلی چیزا رو داریم اما محو تماشای نداشته هامون میشیم ... گاهی حالمون خوبه اما با نگرانی فردا خرابش می کنیم ... گاهی میشه بخشید اما با انتقام ادامش می دیم ... گاهی باید انصراف داد اما با حماقت ادامه می دیم ... و گاهی ... گاهی ... گاهی ... تمام عمر اشتباه می کنیم و نمی دونیم یا نمی خوایم بدونیم ... کاش بیشتر مراقب خودمون، تصمیماتمون و گاهی ... گاهی های زندگیمون باشیم ..
مامان رویا
پاسخ
سلام برادر عزیز و گرامی منم از شما ممنونم که به وبلاگ دخملمون سرزدید ....البته که شما رو لینک میکنم ...مرسی بابت اینهمه محبتتون
بابا حمید
21 شهریور 95 9:34
سلام آبجی رویا گل و مهربونم صبح شما بخیر وخوشی باشه آبجی گلم ممنون از حضور همیشه سبز شما عید سعید قربان را به شما و خانواده محترمتان تبریک عرض میکنم برای شما و خانواده محترم آرزوی سلامتی و سعادت دارم مانا و برقرار باشی آبجی مهربونم ................................................. خدایا …! گاهی که دلم از این و آن و زمین و زمان می گیــرد ، نگاهم را به سوی تو و آسمـان می گیرم ، و آنـقـدر با تــو درد دل می کنـم ، تا کم کم چشـــــــــم هایم با ابـرهای بارانیت همراهی می کنند و قلبـــم سبک می شود آنــوقــت تو می آیی و تــــــمـــــــــام فضای دلـم را پر می کنی و مـــــن دیـــــــگــــر آرام می شــــــوم و احساس می کنم هیچ چیز نمی تواند مرا از پای دربیـاورد ! چون تو را در دل دارم .................................. ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺑﺎﻓﺘﻦ ﻳﻚ ﻗﺎﻟﻲ ﺍﺳﺖ !؟ ﻧﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻧﻘﺶ ﻭ ﻧﮕﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ! ﻧﻘﺸﻪ ﺭﺍ ﺍﻭﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺮﺳﻴﻢ ﮐﺮﺩﻩ ! ﺗﻮ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﻦ ﻓﻘﻂ ﻣﯿﺒﺎﻓﯽ ! ﭘﺲ ﻧﻘﺸﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﺑﺒﯿﻦ ﺭﻧﮓ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺱ ﺗﺎ ﮔﻞ ﺳﺮﺥ ﺑﻪ ﭘﮋﻣﺮﺩﮔﻲ ﻧﺰﻧﺪ..
مامان رویا
پاسخ
سپاسگزارم باباحمید سوگند جووون
محجوب بانو
23 شهریور 95 0:39
سلام وااای چه قدر زود گوششو سوراخ کردی گناه داشت مبارکش باشه
مامان رویا
پاسخ
سلام عزیزم...بله متاسفانه ولی دوس نداشتم بهش بگن پسر...
محجوب بانو
23 شهریور 95 0:40
میگم فک کنم سن شمار بالای وبت اشتباهه
مامان رویا
پاسخ
سلام عزیزم.نه گلم سن شمارش درسته ولی خاطراتشو من تو دفتر خاطراتش نوشتم باید منتقلشون به وبلاگش که متاسفانه وقتش نیست واسه خاطر همینم کوچولو کوچولو دارم اینکارو میکنم
بهار مامانی شایلین عسلی
27 شهریور 95 8:17
چه عجب ما چشممون به جمـــال آیلی جووون باز شد
❤ معصومه ❤
27 شهریور 95 13:07
خدا حفظش کنه
مامان رویا
پاسخ
فدات گلم
سیما
3 مهر 95 9:53
سلام.به به چه نی نی نازی.خداحفظش کنه براتون
مامان رویا
پاسخ
مرسی عزیزم